1. خانه
  2. ارتباط بين غلظت هاي سرمي تومور ماركرهاي CEA و CA19-9 با تشخيص، يافته هاي پاتولوژيك و مرحله بندي سرطان كولوركتال

ارتباط بين غلظت هاي سرمي تومور ماركرهاي CEA و CA19-9 با تشخيص، يافته هاي پاتولوژيك و مرحله بندي سرطان كولوركتال

ارتباط بين غلظت هاي سرمي تومور ماركرهاي CEA و CA19-9 با تشخيص، يافته هاي پاتولوژيك و مرحله بندي سرطان كولوركتال

* مركز تحقيقات بيماري هاي گوارش و كبد، دانشگاه علوم پزشكي تبريز

زمينه و اهداف: سرطان كولوركتال جزء سرطان هاي شايع و كشنده است. تشخيص بيماري در مراحل اوليه بيماري ميزان بقاء و كيفيت زندگي بيماران را افزايش مي دهد. مطالعات متعددي در مورد جايگاه تومور ماركرها در تشخيص، ميزان پيشرفت بيماري و پيش آگهي بيماري انجام گرفته است. هدف از انجام اين مطالعه بررسي ارتباط بين ميزان تومور ماركرهاي CEA و CA19-9 با تشخيص و يافته هاي پاتولوژيك كانسرهاي كولوركتال در بيماران بيمارستان هاي دانشگاه علوم پزشكي تبريز مي باشد.


مواد و روش ها: در يک مطالعه توصيفي – مقطعي تعداد 100 بيمار كه كانديد جراحي بودند انتخاب و پس از تكميل برخي اطلاعات دموگرافيك بيماران و اطلاعات مربوط به آندوسكوپي و CT اسكن با كسب رضايت از بيماران ميزان 5 سي سي خون جهت اندازه گيري تومور ماركرهاي CEA و CA19-9 گرفته شد. تومور ماركرها با استفاده از روش اليزا و كيت هاي CanAg تحت نظر متخصص علوم آزمايشگاهي اندازه گيري شد. مشخصات پاتولوژيك و مرحله بندي پس از جراحي بيماران توسط متخصص پاتولوژي تعيين گرديد.
يافته ها: از 100 بيمار بررسي شده 69 مورد (69 درصد) مرد و 31 مورد (31 درصد) زن بودند. ميانگين سني بيماران 56.95±15.16 سال (حداقل سن 24 و حداكثر سن 86 سال) بود. شايع ترين علامت ركتوراژي و ملنا (72.5 درصد بيماران)، شايع ترين محل درگيري ركتوم (39.4 درصد) و سيگموئيد (25.5 درصد)، شايع ترين شكل تومور پوليپوئيد (29.5 درصد) مي باشد. از نظر مرحله بيماري 2 مورد مرحله صفر، 28 مورد مرحله I، 15 مورد مرحله IIA، 7 مورد IIIA، 19 مورد IIIB، 17 مورد IIIC، 4 مورد مرحله IV و در 8 مورد مرحله بيماري نامعلوم بوده است. ميانگين CEA بيماران 18.9±101.63 ميکرو گرم در ميلي ليتر (حداقل صفر و حداكثر 1000) و ميانگين 53.83±55.39 CA19-9واحد در ميلي ليتر (حداقل 0.3 و حداكثر 493) مي باشد. ميزان CEA در 36% بيماران و CA19-9 در 35 درصد بيماران بالاي حد نرمال بوده است. 17.5 درصد بيماران داراي افزايش توام هردو تومور ماركر بودند. افزايش CA19-9 به طور معني دار آماري با تعداد غدد لنفاوي درگير ارتباط داشت (P=0.03). افزايش CEA با ميزان تهاجم تومور به بافت يعني T (P=0.05)، تعداد لنف نودهاي درگير يعني N (P=0.001) و مرحله بيماري (P=0.01) ارتباط معني دار آماري داشت. افزايش توام هر دو تومور ماركر داراي تفاوت معني دار آماري با تعداد غدد لنفاوي درگير بود (P=0.01).
نتيجه گيري: نتايج مطالعه ما همانند نتايج بدست آمده از ساير مطالعات، نشان داد که اين دو تومور ماركر فقط مي تواند نشان دهنده پيشرفت بيماري بوده و از آنها نمي توان به عنوان عاملي براي تشخيص بيماري در مراحل اوليه بيماري استفاده كرد.

دیدگاه خود را درج کنید