بیش از 100 نوع ویروس HPV شناخته شده است که فقط 40 ـ 30 نوع از آنها ایجاد آلودگی در دستگاه تناسلی را می نمایند. انواع مشخصی از HPV ها با سرطان دستگاه ژنیتال در مرد و زن ارتباط دارند که به این انواع انکوژنیک یا پرخطر می گویند.
HPV (6 و 18) حدود دوسوم از علل تمام سرطان های سرویکس را سبب می شود. 5 نوع شایع بعدی 31، 33، 45، 52 و 58 هستند که مسئول 18% از موارد سرطان هستند. دیگر انواع انکوژنیک (پرخطر) HPV شامل نوع 35، 39، 51 و 56 می باشند. نوع 6 و 11 شایع ترین انواعی هستند که با زگیل تناسلی همراه می باشند.
ویروس HPV از طریق تماس مستقیم پوست با پوست منتقل می شود که شامل تماس جنسی، دهانی،نزدیکی مقعدی یا هرگونه تماس دیگری است که دستگاه تناسلی را درگیر می کند (نظیر دست زدن به دستگاه تناسلی) کاندوم ها حفاظت جزئی به عمل میآورند چون تمام سطح ژنیتال را نمی پوشانند.
عوامل خطر اکتساب عفونت HPV شامل: آغاز فعالیت جنسی در سنین پایین، تعدد شرکای جنسی، شرکای جنسی که خود چند شریک جنسی دارند، مردهای ختنه نشده، سیگار، استفادهی طولانی مدت از OCP (قرص های پیشگیری از بارداری خوراکی).
بیشتر افرادی که به HPV مبتلا می شوند هیچ علامتی ندارند. عفونت با این ویروس میتواند سبب نتایج غیرطبیعی پاپ اسمیر شود. هیچ درمانی برای HPV وجود ندارد. تشخیص به موقع و برداشتن ضایعات پیش سرطانی در افراد HPV مثبت تنها درمان است.
سرطان سرویکس یکی از شایع ترین سرطان ها در زنان می باشد. سن متوسط آن 52 سالگی است. دو توزیع سنی 35 تا 39 سالگی و 60 تا 64 سالگی در ایجاد آن دخیل هستند. حدود 80 تا 90% موارد از نوع اسکواموس سل کارسینوما (SCC)تقریباً در 90% موارد منشأ آن محل تغییر بافت سنگفرشی سرویکس به بافت استوانه ای Transformation gone است.
1)نژاد: سرطان سرویکس در سیاه پوستان بیشتر و در زنان آسیایی کمتر دیده می شود.
2)عوامل جنسی و تولید مثل: سن پایین شروع فعالیت جنسی، تعدد شرکای جنسی و دفعات و سن پایین موقع حاملگی، شیوع سرطان سرویکس را افزایش می دهد.
3)استعمال دخانیات: مصرف سیگار به میزان زیاد و طولانی باعث افزایش ریسک سرطان سرویکس تا 2 برابر می شود که احتمالاً به دلیل اثرات توکسیک نیکوتین دود سیگار است.
4)مصرف OCP به مدت 5 سال یا بیشتر باعث افزایش ریسک سرطان سرویکس حدود 2 برابر می شود. در مقابل استفاده از روش های باریر (سدی) شیوع سرطان سرویکس را کاهش می دهد. روش های باریر شیوع سرطان سرویکس را به خاطر کاهش تماس با عوامل عفونی کاهش می دهد.
5)ضعف سیستم ایمنی
6)عفونت HPV عفونت با گونه های 16، 18، 31، 45 و 56 نقش مهمی در سروزنئوپلازی و سرطان اسکواموس سل سرویکس ایفا می کند.
7)تماس با دی اتیل استیل بسترول در دوران جنینی، سابقه رادیاسیون (پرتودرمانی)، عفونت های مقاربتی، کمبود ویتامین A و C نیز در بروز سرطان سرویکس بی تأثیر نیستند.
علائم
شایع ترین تظاهر بیماری خونریزی غیرطبیعی واژینال است که ممکن است به صورت لکهبینی پس از نزدیکی و یا بین قاعدگی ها، منوراژی، لکه بینی پس از یائسگی می باشد که در صورت فرض بودن می تواند تظاهرات کم خونی نظیر ضعف و خستگی وجود داشته باشد. در مراحل پیشرفته ممکن است ترشح واژینال بدبو، کاهش وزن اختلالات انسدادی مجرای ادرار نیز دیده شود.
شایع ترین روش تشخیص سرطان سرویکس، تست پاپ اسمیر غیرطبیعی است. در معاینهی فیزیکی تمام زنان مشکوک به سرطان دهانهی رحم باید غدد لنفاوی کشالهی ران و غدد لنفاوی لگن بررسی شوند. اسپکلوم در واژن گذاشته می شود و سرویکس بررسی می شود. در سرطان، سرویکس سخت و بزرگ می شود. معاینهی رکتال نیز انجام می شود. بهترین راه تشخیص گسترش بیماری به پارامترها (لوله ها)، یافتن حالت ندولاریتی (گره گره) در پشت سرویکس هنگام معاینه رکتال است.
نحوه گسترش سرطان سرویکس،سیستم لنفاوی و در مرحلهی بعد تهاجم مستقیم بافت های مجاور است، نظیر واژن، دیواره لگن. متاستاز خونی نادر است. وقتی رشد واضح تومور وجود دارد اغلب انجام بیوپسی در یک بیمار برای تشخیص کافی است ولی در صورتی که سرطان ماکروسکوپی (قابل دید) وجود نداشته باشد، کلپوسکوپی همراه با بیوپسی سرویکس و کورتاژ آندوسرویکال ضروری است.
مهم: سرطان سرویکس به صورت بالینی مرحله بندی می شود. از CT اسکن ـ سونوگرافی ـ MRI جهت کمک به مرحله بندی سرطان سرویکس استفاده می شود.
مرحله بندی FIGO کارسینوم سرویکس
مرحله 0کارسینوم In Sito که سرطان محدود به سلول های اپی تلیال است.
مرحله Iکارسینوم کاملاً محدود به سرویکس است.
مرحله Iaکارسینوم پیش بالینی یعنی آنهایی که به طور میکروسکوپیک قابل تشخیص هستند.
مرحله Ia1ضایعات کوچک تر یا مساوی mm 3
مرحله Ia2حد فوقانی ضایعه 5 ـ 3 میلیمتر و گسترش افقی 7 میلیمتر
مرحله Ibضایعات تهاجمی بزرگتر از mm 5
مرحله Ib1ضایعات تهاجمی کوچکتر یا مساوی cm6
مرحله Ib2ضایعات تهاجمی بزرگتر از cm 6
مرحله IIکارسینوم به آن سوی سرویکس کشیده شده ولی به دیوارهی لگن نرسیده. واژن را گرفتار کرده ولی به یکسوم تحتانی آن نرسیده
مرحله IIaگرفتاری در پارامترها نداریم.
مرحله IIbگرفتاری واضح در پارامترها داریم.
مرحله IIIکارسینوم به دیواره لگن رسیده و یکسوم تحتانی واژن را گرفتار کرده. تمام بیماران دچار هیدرونفروز و یا از کارافتادگی کار کلیه هستند.
مرحله IIIaگسترش به دیواره لگن دیده نمی شود.
مرحله IIIbگسترش به دیواره لگن داریم.
مرحله IVکارسینوم به آن سوی لگن حقیقی گسترش یافته و از نظر بالینی مخاط مثانه و رکتوم و گرفتار کرده.
در حدود 9/0 تا 6/7 درصد موارد سرطان سرویکس در دوران حاملگی تشخیص داده میشود. از آنجایی که خونریزی هنگام بارداری به عوارض دوران بارداری نسبت داده میشود، تشخیص این بیماری در دوران حاملگی به تأخیر می افتد. اگر نتیجه تست پاپ اسمیر مثبت باشد و نتوان با استفاده از کلپوسکوپی و بیوپسی تهاجم را تشخیص داد، ممکن است مخروط برداری تشخیص لازم شود. مخروط برداری چون ممکن است در مادر و جنین عوارضی ایجاد کند فقط باید در ماهه دوم و در بیمارانی که یافته های کلپوسکوپی به نفع سرطان دارد و تهاجم میکروسکوپی با انجام بیوپسی به اثبات رسیده، انجام شود.
حاملگی تأثیر چندانی بر روی سیر و پیش آگهی سرطان سرویکس ندارد. اقدام تشخیص در دوران حاملگی تقریباً همانند افراد غیرحامله بوده ولی MRI با نتیج بهتر و عوارض کمتری همراه است.
درمان سرطان سرویکس در دوران حاملگی
(این درمان کلی و صرفا جهت اطلاع خوانندگان عزیز می باشد و تاکید می گردد بهترین درمان را از پزشک متخصص مربوط دریافت نمایید)
Stage IA : در بیماران با تهاجم کمتر از 3 mm و بدون درگیری عروق لنفاتیک می توان درمان را به بعد از زایمان موکول کرد و 4 تا 6 هفته بعد از زایمان اقدام به هیسترکتومی نمود. در موارد تهاجم بزرگتر یا مساوی 3 mm یا تهاجم به عروق لنفاتیک می توان حاملگی را تا تکامل کافی جنین ادامه داد و سپس همزمان با سزارین یا 4 تا 6 هفته بعد اقدام به رادیکال هیسترکتومی تعدیل نمود.
در سرطان سرویکس نوع زایمان (سزارین یا زایمان واژینال) تأثیر چندانی در میزان بقای عمر ندارد. هر چند از نظر تئوری زایمان واژینال باعث افزایش خطر انتشار سلول های سرطان میشود و فقط در موارد پیشرفته بیماری ( Stage IB به بالا) به دلیل ریسک خونریزی بیشتر، بهتر است زایمان به شیوهی سزارین صورت گیرد.
IIA و Stage IIB : در این موارد تأخیر در درمان بیش از 6 هفته توصیه نمی شود. چون بقای عمر مادر کاهش می یابد. اگر بیمار بعد از هفتهی 20 حاملگی باشد می توان تا زمانی که امکان زنده ماندن جنین وجود دارد (یعنی تا هفتهی 28 حاملگی) درمان را به تأخیر انداخت. درمان در این حالت رادیکال هیسترکتومی همراه با برداشتن غدد لنفاوی لگن و پاراآئورتیک است، اما می توان رادیوتراپی را هم انتخاب کرد.
درمان سرطان سرویکس (غیر از بارداری)
(این درمان کلی و صرفا جهت اطلاع خوانندگان عزیز می باشد و تاکید می گردد بهترین درمان را از پزشک متخصص مربوط دریافت نمایید)
جراحی و رادیوتراپی دو روش کلی در درمان سرطان سرویکس است که از جراحی بیشتر در مرحله I و IIA (خصوصاً بیماران جوان) و از رادیوتراپی در موارد پیشرفته تر و در اکثر موارد از هر دو این روش ها استفاده می شود.
Stage Ia1 : روش انتخابی هیسترکتومی + برداشتن عروق لنفاوی لگن (در صورت درگیری غدد لنفاوی) در افراد جوان که مایل به بچه دار شدن هستند اقدام به کونیزاسیون نمود.
دیدگاه خود را درج کنید